امروز ساعت ۵ و نیم صبح از خواب پریدم و از اونجایی که از ساعت ۴ به بعد سرعت نت خوبه پاشدم مانهوا هام رو دانلود کردم و تا ۹ و نیم صبح ۴۰ تا چپتر خوندم=))) بعد خوابیدم تا ۲ بعد از ظهر و پاشدم وان پیس دیدم و صبحونه خوردم -ساعت سه- بعدم تا ساعت ۵ تا ۶ خوابیدم. پاشدم رفتم دوش گرفتم اومدم ناهار خوردم و اماده شدم و زدم بیرون و به سوی کلاس روانه شدم^-^
قبل ما پسرا کلاس دارن بعد من هر دفعه میرم بالا تنه اینارو میبینم😭😭 اون در بی صاحابو ببنیدید خب بخثخثیخ خوشم میاد ۳ تا در داریدد نبنبنبنبن.
اره لباسارو عوض کردیم و دویدیم و نرمشا رو کردیم بعد میدویدیم این ور زمین یه گل؛ تو صف وایمیستادیم دوباره میدویدیم اون ور زمین یه گل دیگه -پنالتی- بعد باید تعداد گلا رو میشمردیم...بهم تبریک بگین برای اولین بار داشت پنالیتیام گل میشد. یینیمینین بعد فکر کنم کل بچه ها روی هم باید ۱۰۰ تا گل میزدن:)) ۳۰ تامون موند گفتن که پنالتی بزنیم بعد صف کشیدیم و اینا...توپ دوستم خورد تو دهن یکی از بچه ها=))) توپامون ۳ تا سایز داره ۵ و ۶ و ۷، ۵ برای زیر ۱۰ ساله فکر کنم. ۶ هم برای دخترا و ۷ برای پسرا من تو صف بودم که شاهد این صحنه شدم و تعجب کردم چون توپه سایز ۶ خورد دهن بچه ای که سایز ۵ استفاده میکنهㅠㅠ بعد همون لحظه توپ سایز ۷ کراش گرامی خورد تو سرم✔ کلم مثل فنر رفت سمت راست برگشت سر جاشxD بعد دختره ۳ بار ازم پرسید خوبی؟ کیوت خر رو کلم در میزد میگفت سالمی؟ توپ من سنگین و سایز ۷ عه اوکییی؟ دختره خیلی ریزه میزه و کیوته ولم کنیدنیمیحی
بعد خرذوق رفتم برای تایم استراحتمون و بعد نیم ساعت اخر زمان مسابقه شد که من با هر ۳ تا کراشم افتادم تو یه تیم::)) خرذوق بودم و اینطوری بودم که اوکیی سعیمو میکنم خوب بازی کنم و بازیو با تمام وجود ریدم :)) بعد تو زمین من ۲۴ ساعته یا داشتم میوفتادم از ملت اویزون بودم یا تنه میزدمXDDD بعد من کلا هم کج راه میرم هم کج میدوام"-" ولم کنیدیمیممیاهههههبهق بعد اخر بازی توپ اومد تو دستم که زرتی دریبلم رو خراب کردم و توپ در رفت از دستم...^-^
نشستیم یکم استراحت کردیم. چند دقیقه بعد مربی دوباره اوزدمون تو تیم رده سنیای پایین تر و با بچه ها بازی کردیم و اونجائم ریدم =)) خوردم به یکی از بچه ها بعد اون داشت میوفتاد گرفتمش خودم پام نود درجه پیچ خورد^-^
یکی از کودکان خوشگلمون برام یخ اورد و نصف یخا ریخت کف باشگاه مشما گره نزده بودن و سوراخ بود اصلا یه وضعی بودبنینین.
پنج شنبه هم قرار گذاشته بودیم بریم بیرون که زدن تعطیل کردن:::)
جدا از اینا دماغم خورد تو زانوم دردم گرفت+ رگ گردنمم وسط تمرین گرفت"-"
تو ماشین داشتم میگفتم خوشحالم از بچگیم با اینکه این همه شیطنت میکنم هیچوقت اسیب جدی ندیدم بعد نیم ساعت بعدش: XDDD