درود
دوباره خراب کاری کردم ^-^
در خودکارم رو تخت باز مونده بود پارچه تاج تختم خودکاری شده...:)))
رفتم اب خوردم برگشتنی خوردم به کنسول..منتظر بودم ببینم گلدون و اینه به اون بزرگی روش میوفته یا نه که خوشبختانه بخیر گذشت^-^
و دوباره داشتم ظرف میشستم که کتفم خورد به لبه دیوار..:))) *دقیقا شبیه این صحنه های فیلما که وقتی از کسی بدت میاد شونتو میکوبونی بهشxD*
بعدشم اومدم اتاقم دستمو کوبوندم به لبه تخت^-^
جالبه هیچجامم کبود نیxD
بیاین یه فیلمی چیزی پعرفی کنین از این حال و هوا درام....
کتابی ته دارم میخونم غمناکه
فیلمام غناکه+عصاب خورد کنه^-^...
تنها هودی موجودم ته عاشقش بودم تو مدرسه از بین رفته...ㅠㅠ
امروز صبح بابام اومد گفت میخوام باهات حرف بزنم...حالا رفت سرکار برگشت ...
نشسته بودیم و بابام یچیز کوتاهی گفت و من گریم گرفت ...سعی کردم حرفمو بهش بزنم و برای بار هزا،رم حرفمو نخورم...
ولی خب من فقط داشتم گریه میکردم و نمیدونستم باید از کجا شروع کنم! ^-^
بابام خودشم گری گرفت...
خداوکیلی کدومتون گریه باباتونو دید؟
اتاقم سرده ولی نمیخوام گرم شه..،
میدونید جالبیش چیه؟با شلوار و استین بلند نمیتونم بخوابم...:"
فردا ۵ ساعت کلاس دارم...
قراره اون دختر کم حرفه و گوشه کلاس میشینه و تو خودشه و زنگ تفریحا به دیوار زول/زل زده باشم...
چطوریه که من نمیتونم شروع کننده بحثا باشم...:"
کامنتارو ببندم؟xD
با وجود نداشتن کامنتا پستا قشنگ ترن اصلا*-*
لاو ویت وی آیییی
تو دفترم دیابوگ نوشته بودم یه چندتا پست کنم و پست معرفی فیلم بزارم ولی خب..^-^
وی آی استن کنید-